تکتم جاوید | شهرآرانیوز؛ پسر پنج ساله اش را برده بود غربالگری بینایی. وقتی ماجرا را تعریف میکرد، خوش حال بود، اما نه به دلیل سلامتی چشم هایش، بلکه به دلیل اینکه پاسخ سؤالات چشم پزشک را با کلمات انگلیسی داده بود: «هر رنگی که دکتر میپرسید، سروش انگلیسی جواب میداد. در دلم گفتم آفرین. همه آن ماهیها و میگوهایی که خوردی نوش جانت.» تعداد چنین والدینی کم نیستند. آنها که در آموزش زبان دوم به کودکشان با دیگران رقابت میکنند و از سوی دیگر به آموختههای فرزندشان احساس غرور میکنند. برای او انیمیشنی انگلیسی پخش میکنند و دنبال بهترین بستههای آموزش زبان میگردند.
این نگرانی و رقابت نسبت به آموختن هرچه زودتر زبان دیگر، گاه به حدی میرسد که زبان مادری در اولویت دوم آموزش قرار میگیرد و ضرورتی برای آموزش آن نمیبینند. درحالی که حفظ زبان مادری چنان اهمیت دارد که ۲۱ فوریه هرسال مصادف با ۲ اسفند در تقویم ما به نام روز جهانی زبان مادری نام گذاری شده است.
ازبین رفتن زبان مادری هر ملتی به معنای دگرگونی فرهنگ و آثار فرهنگی و ابزار برقراری انسجام اجتماعی است، درحالی که عوامل متعددی همچون وجود شبکههای اجتماعی، تغییر فضای جامعه و تمایل والدین به آموختن زبانهای دیگر به ویژه انگلیسی روی دگرگونی زبان مادری تأثیر گذاشته است.
از هر انیمیشن انگلیسی استقبال میکنند. به جز اوقاتی که ترنم درحال بازی کردن است و تلویزیون مقابلش روشن است، هنگام غذاخوردن یا وقتی در خودرو بهانه گیری میکند هم باز پیشنهاد والدینش دیدن برنامههای انگلیسی است. اینکه فرزند دوونیم ساله شان الفبای انگلیسی میداند، تا شماره ۱۰ میشمارد و رنگها را پشت هم تکرار میکند، برایشان موفقیتی بزرگ است. مادر ترنم میگوید: خواهرم در یکی از کشورهای اروپایی زندگی میکند و از هنگام تولد دخترم تأکید داشت که برایش فقط برنامه زبان اصلی بگذاریم. میگفت بچه در این سن خیلی زود زبان یاد میگیرد و فراموش نمیکند و دیگر مشکل هم نسلیهای ما را که چند کلمه از زبان خارجی به زور به خاطر میآورند، نخواهد داشت.
شاید مهمترین دلیل نگرانی والدین از آموختن زبان به فرزندانشان خلأ آموزش خودشان باشد. با همه دلایلی که سبب شد زنان و مردان میان سال امروزی در حسرت خواندن و نوشتن انگلیسی باشند، این نگرانی باعث بروز رفتارهای افراطی در آنان شده است و سلامت روان فرزندان را به خطر میاندازد.
سینا هم پدر و مادری عاشق زبان دارد تا اینکه روان شناس آنها را از دیدن این برنامهها منع کرد. مادرش این گونه توضیح میدهد: از وقتی پسرم به دنیا آمده بود، برنامههای انگلیسی نگاه میکرد و به تدریج کلمات را هم ادا میکرد، اما خیلی خوب فارسی حرف نمیزد. بعد از مدتی که به حرف آمده بود هم لکنت زبان گرفت. روان شناسش معتقد بود دیدن همان برنامهها پسرم را گرفتار لکنت کرده است و شاید لازم باشد که به گفتاردرمانگر هم مراجعه کند.
شبکههای فارسی زبان ماهوارهای هم پر است از تبلیغات بستههای آموزش زبان، آن قدر هم تکرار کرده اند که نه تنها ملکه ذهن والدین شده است، بلکه بچهها هم آنها را خوب یاد گرفته اند. تبلیغاتی که اهمیت این آموزش را با نگاهی اغماض گونه نشان میدهد و بستههای آموزشی که در مدت کوتاهی فرزندان را در زبان دوم استاد میکند. ناهید مادر دو دختر هشت و سه ساله است.
او البته بعد از بزرگ کردن دو فرزندش حالا متوجه شده است که آن نگرانیها بی فایده بوده است، زیرا میگوید: چند سال پیش این بستههای آموزشی در ماهواره به شدت تبلیغ میشد و من هم مثل بقیه دوستانم آن را خریدم و کارتها را هر روز با دخترم تمرین میکردم. اما بعد از مدتی به شدت از آموزشها بیزار شد و اصلا همکاری نمیکرد و من رهایش کردم تا خودش دوباره علاقهمند شود. برای همین به دختر دیگرم اصرار نکردم.
سپیده مجردی، گفتاردرمانگر است و با آموزش زودهنگام زبان انگلیسی به کودکان مخالف است. مراجعانی دارد که مشکلاتی همچون ناروانی گفتار و لکنت زبان دارند، زیرا زیر فشارهای والدینشان برای آموزش زبان دوم بودند. درحالی که به گفته مجردی قبل از سن چهار یا به قولی دیگر شش سالگی که زبان اول درحال شکل گیری است، لازم است کودک در معرض زبان دوم قرار نگیرد. آموزش زبان مادری بسیار مهم است و درصورتی که پیش از تکمیل زبان مادری، آموزش زبان دوم را آغاز کنیم، ابتلای کودک به ناروانی کلام یا لکنت زبان در سنین بالاتر بسیار محتمل است. این مشکل باعث ایجاد فشار روانی و تبعات بعدی فراوانی خواهد شد.
وی ادامه میدهد: تا کمتر از چهارسالگی درحال شکل گیری ساختارهای زبان مادری هستیم و کودک باید آن ساختارها را در محیط بیرونی بشنود و به کار ببرد تا درک زبانی پیدا کند. به همین دلیل، توصیه ما این است که زودتر از این سن زبان دیگری را از کودک نخواهیم.
این کارشناس گفتاردرمانی قدرت یادگیری کودک را تأیید میکند، اما توضیح میدهد: کودک هرگونه آموزشی را به سرعت فرامی گیرد، اما موضوع این است که فضای جامعه چه چیزی از او میطلبد. چنین کودکی وقتی وارد مهدکودک، مدرسه و جامعه میشود، اگر زبان مادری اش را کامل نیاموخته باشد، دایره لغاتش محدود میشود و یافتن کلمه مناسب او را مضطرب خواهد کرد. این مشکل به ویژه در کودکان حساس بیشتر به لکنت زبان تبدیل میشود.
«تأکید بر یادگیری زبان انگلیسی در کودکی، هم علاقه فرد در بزرگ سالی را تحت تأثیر قرار میدهد و هم اینکه در راستای نیاز او نیست.» مجردی در توضیح این جمله میگوید: یادگیری دیرهنگام زبان اول در کودک مشکلات تلفظی پدید میآورد. وضوح گفتار و سرعت کلام کم میشود و در مدرسه به عنوان مثال در دیکته نویسی مشکلاتی پدید خواهد آورد. همچنین، این ناتوانی کودک را در محیط اجتماعی دور و منزوی و گوشه گیر خواهد کرد.
وی درعین حال به والدینی که با دانستن این نکات بازهم به آموزش فرزندشان اصرار دارند، توصیه میکند: فقط برای آشنایی، کودک را در معرض شنیدن کلمات انگلیسی قرار دهید، اما از او نخواهید که آن را تکرار کند یا آنها را به خاطر بسپارد تا به سطحی از درک زبان مادری برسد.
این گفتاردرمانگر همچنین خطاب به والدین دوزبانه هم میگوید: توصیه ما این است که یک زبان به ویژه آنکه در جامعه استفاده میشود، در محیط خانه غالب شود و با آن سخن بگویید و پس از رسیدن کودک به سنین چهار یا پنج سالگی و درک زبان اول، زبان دوم را آموزش دهید.
آمیختن زبان مادری با زبانهای دیگر در بزرگ سالی، اما ماجرای دیگری دارد. «نگاه به زبان مادری یا به طورکلی زبان در دیدگاه جامعه شناسان با ادیبان متفاوت است. جامعه شناسی از زبان، به عنوان موجود زنده و پویایی یاد میکند که اتفاقا تغییر و به روزشدن آن، ویژگی مثبت و مهم زبان است.» حامد بخشی در جایگاه جامعه شناس در گفتگو با شهرآرا از زبان چنین تعریفی دارد. وی معتقد است: زبان سنگ واره نیست که هزاران سال پیش تولید شده باشد و اکنون مسئولیت حفظ آن از کوچکترین تغییرات برعهده ما باشد. اتفاقا زبان در کنار مؤلفههای دیگر فرهنگی در جامعه با وام گرفتن واژه از دیگر زبان ها، خلق واژگان جدید و ایجاد معنای نو بهتر برای نسل امروز استفاده میشود.
به گفته او زبان زنده از سوی مردم جامعهای که با آن سخن میگویند، به روز میشود و به نیازهای جدید پاسخ میدهد.
پژوهشگر گروه اجتماعی پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی تأثیر شبکههای اجتماعی را در زبان نشانه پویایی آن میداند و اضافه میکند: زبان پدیدهای درحال نوشدن است و کلماتی که امروز در رسانهها و شبکههای اجتماعی ساخته و وارد زبان میشود، به اندازه همان کلمات گذشته اهمیت دارد؛ زیرا وسیله ارتباطی ما با دنیای بیرون خواهد شد.
بخشی ادامه میدهد: زبان همان چیزی است که قرار است با آن راحتتر زندگی کنیم و آن زبانی خوب است که شرایط بهتری را برای افراد یک جامعه از لحاظ انتقال احساسات، ادراک و مفاهیم فراهم کند.
وی نقطه قوت زبان فارسی را وام گرفتن از زبانهای عربی و اکنون مغرب زمین میداند و میافزاید: اینها نقطه ضعف زبان نیست و باید بگوییم که زبان مادری به مثابه فرهنگ عمومی جامعه است که از سوی بدنه جامعه مراقبت، روزآمد و بازتولید میشود. در کنار این، زبان اصلی خرده فرهنگها و زبان فردی اقوام دیگر هم وجود دارد که باعث غنای زبان اصلی میشود، البته با این شرط که در استفاده از آن افراط نکنیم.